{{item.fa_name}}
جستوجوی دقیق برای معنی
دخول، ورود
در واژهنامه ترجمیک
متاسفانه جستجوی دقیق عین این کلمه یا عبارت، نتیجهای دربرنداشت.
معنی دخول، ورود, معنی دخول، ورود, معنی bomg، mcmb, معنی اصطلاح دخول، ورود, معادل دخول، ورود, دخول، ورود چی میشه؟, دخول، ورود یعنی چی؟, دخول، ورود synonym, دخول، ورود definition,
معنی Bias
,
معنی پوشش های دوری دوتایی
,
ترجمه پوشش های دوری دوتایی
به انگلیسی,
معنی (طب) برگشتن، برگرداندن، قی کردن
,
ترجمه (طب) برگشتن، برگرداندن، قی کردن
به انگلیسی,
معنی &.n): بسط، ارتجاع، قطعه(زمین)، اتساع، کوشش، خط , (.iv &.tv): کشیدن، امتداددادن، بسط دادن، منبسط , کردن، کشامدن، کشاوردن، کش دادن، گشادشدن، (.jda , ممتد، دوره، مدت
,
ترجمه &.n): بسط، ارتجاع، قطعه(زمین)، اتساع، کوشش، خط , (.iv &.tv): کشیدن، امتداددادن، بسط دادن، منبسط , کردن، کشامدن، کشاوردن، کش دادن، گشادشدن، (.jda , ممتد، دوره، مدت
به انگلیسی,
ترجمه مقاله فارسی به انگلیسی
،
ترجمه مقالات انگلیسی